-
شب شد
سهشنبه 6 اسفند 1392 01:32
شب شد دل من بی تو پی شرحه روان شد باشد که نمازم به تمنای وصال تو قضا شد این هر چه که دیدم همه از کف بستانی یارم تو چه خواهی که هر آن هست فنا شد
-
عشق؟
سهشنبه 12 آذر 1392 16:37
به هوای عشق بیگانه پرستی نکنم ، به هوای تو که پیشم نیستی ، من نه هرگز که تو را گدایی نکنم
-
!!/
سهشنبه 12 آذر 1392 16:36
غصه را بسپار به باد و عشق را در وجودت برای خودت روشن کن
-
بی معنا
دوشنبه 11 آذر 1392 23:15
خواب از چشم ترم می گذرد،فکر تو یک لحظه ز من دور نیست، هر جا که پایم می کشد می روم، میدانم که عشق مرا به سمتت می کشد، میدانم که حتی در آخرین لحظه عمر هم ، باز با تو در یک مسیر خواهم بود
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1392 18:44
گرچه دنیا همه را از طرفت میراند/ دل غمگین من از درد دلت میداند / هر چه باشی و هر آنچه که تو در بر داری/ همه را ، بس که کمی بیش ز تو می خواند / هر چه گویی ،دل من باز به راه کج خود / عقل و هوش و قدمم را بی تو هی می راند
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1392 18:42
عشق را گر چه در این شهر همه گم کردند / درد دل را همه از بهر غمت بت کردند
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 آبان 1392 22:03
زندگی لحظه ی بی قراریه / فکر من ،فکر تو و یه عالمه خیالیه/ هر کجا خواستی برو /به حرف دل گوش نکن / عاقب حرف دلت آخر بد بیاریه
-
دنیا
پنجشنبه 23 آبان 1392 14:57
دنیای من رنگ غم است/عشقش برای تو کم است/هر لحظه از دنیا جدا/ هر لحظه بی تو شد فنا/ دنیا اگر با من شود/ دل از غم نبودنت تنها شود
-
تنهایی
پنجشنبه 23 آبان 1392 14:49
همین جایی و تنهایی/ تورا تا مرز رسوایی/ کشاندم تا که دریابی/ عجب رسم کهنسالی /در ویرانه آباد است /و تو همچون یک از مایی/
-
بدی کردم
پنجشنبه 23 آبان 1392 09:24
خدایا هر بدی کردم به درگاهت فقط از روی جهل ذاتی است/خود شکستم هر چه در این عالم از پیش فانی است/تو ز رحمت تو ز هر آنچه در بر داری/تو ببخشا که تو چون سرور این دنیایی
-
دل بستن
پنجشنبه 23 آبان 1392 09:16
من اگر دل به کسی می بندم / تو مپندار که از ناچاریست/ تو بیاندیش که دنیا کوتاست/ این جهان ارزش این دلخواهیست/ به هوای تو دلم میماند/دل در این وهمه شوریده دلی/دل اگر عشق به دنیا داده/غم و اندوه در آن دنیا نیست
-
فرق
پنجشنبه 23 آبان 1392 09:16
وقتی یه مداد سیاه داری و رنگ دیگه ای و ندیدی هر چیزی که دیگران دارن رو قبول نمیکنی چون خودت نداری و به داشته ی بی ارزشت ارزش میدی اما وقتی که یه چیز دیگه بدست میاری وقتی اون مداد سیاه نباشه تازه میفهمی که چه فرقی بین مداد سیاه با مدادهای دیگه هست
-
دل شکستن
پنجشنبه 23 آبان 1392 09:14
دل شکستی و دلت می شکند / تو بدان این را که/در جوابم همه دنیا /تو را می شکند
-
شعر
دوشنبه 15 مهر 1392 18:28
سالها در طلبت بودم و درمانده شدم/رنج دیدار کشیدم همچو پروانه شدم/یک نظر بر من مسکین تو نکردی هرگز/عاقبت در طلب شمع من افسانه شدم
-
راز دل
یکشنبه 14 مهر 1392 19:36
حرف دل راز است ، راز خود را فاش نکن ، راز اگر فاش شود ، صاحب دل رسوا شود ، بس عجیب حافظه ی مردم شهر ، قوی می گردد، خاطرات رازها از ذهن این مردم شهر ، پاک نمی گردد ، راز دل با آن گوی که بدانی دو لبش دوخته به هم ، در دهانش نیست هرگز زبان ، آن که او را تو رازدار خود بنمایی ، کاش باشد به دلش عشق به تو ، که نگهدار تمام...
-
من و خودم
یکشنبه 14 مهر 1392 19:31
یاد گرفتم به اندازه همه ی وجودم بنویسم که خودم هستم و خودم ،و تنهایی را برگزینم هرچند که انبوهی در کنارم باشد،یاد گرفتم که خودم را بخوان خودم را بخواهم و به خودم ببالم ، نه اینکه من مغرور باشم ،نه ، من اینگونه هستم چرا که وقتی تورا در کنارم داشتم به من نیاندیشیدی و مرا نخواندی ، من دیگری را لحظه ای خواهم خواند که ذره...
-
زندگی و خشم
شنبه 13 مهر 1392 19:52
زندگی گرچه در این شهر ،مرا پشت در وهم و خیال جای گذاشت/تو فقط این را دان، که دگر بار که من پای نهم بر دنیا/ به فلک ،به زمین و به زمان، که همه شهر بسوزد از خشم/ که همه عالم از این خشم خراباته شود/ که جهان پشت در دل ،به تمنای نگاه تو پر از ناله شود/شاید آن لحظه ، هم آغوش تو گردم ، شاید/ شاید از هر چه در اینجاست ،دلم را...
-
یادمان باشد
شنبه 2 شهریور 1392 18:42
یادمان باشد ,که در کلبه تنهایی دل ,هر کسی یک بار از آن می گذرد ,شاید امروز, نه فردا که دلم تنها شد, هر غریبه ,به تمنای هوس بازی خود, این دلم را ببرد یادمان باشد اگر دل تنگیم, به هوای هوس آنکه هوس رانی کرد,دل خود را به بها یی نفروشیم که چون,دل عزیز است و, دل دادن از آن هم بهتر
-
???6
دوشنبه 10 تیر 1392 23:34
زندگی حرف و سخن نیست که به یک باد رود زندگی صحبت عمریست که به یک باد رود
-
???5
دوشنبه 10 تیر 1392 23:34
قصه ی عشق عجیب است به خاطر نسپارش هرگز آنچنان می گذرد عشق که انگار نبود
-
???4
دوشنبه 10 تیر 1392 23:33
عشق را می نگارم بر قلب تا که هرگز نرود از یادها عشق را من می برم در کنج ذهن تا که باشد خاطر این روزها عشق را من در همه جا می برم تا نیابی اثر از بی عشقی عشق را من جاودانه می کنم تا بدانی عاشق عاشق هام
-
???3
دوشنبه 10 تیر 1392 23:33
وقتی که دنیا دود شد شاید فراموشت کنم کاشانه ام نابود شد شاید فراموشت کنم آسان ز دستم داده ای ، باشد به این هم راضی ام وقتیکه اشکی دود شد شاید فراموشت کنم هرگز ز دستت اینچنین ، سیلی به احساسم نخورد وقتی خدا نمرود شد شاید فراموشت کنم
-
؟؟؟2
دوشنبه 10 تیر 1392 23:33
چه کسی می گوید که گرانی اینجاست ؟ چه شرافت ارزان ، تن عریان ارزان ، عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزانتر
-
???
دوشنبه 10 تیر 1392 23:32
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد ، ز دیاره غم همه را یاد کنیم یادمان باشد که تا ما زنده ایم ، از همه دنیا همه را شاد کنیم
-
عشقی که نیست !
دوشنبه 10 تیر 1392 23:31
اگر صدای پر زدن پروانه ها , گل های باغچه را به خواب عشق ببرد , تنها صدایی که می تواند مرا به خواب عشق ببرد و هرگز بیدار نکند , صدای توست. اگر صدای پر پروانه ها قطع شود , گل ها همه بیدار و هوشیار خواهند شد , اما , صدای تو که از عمق وجودی برمی خیزی که در تمام عالم نظیری مانند آن وجود ندارد , هرگز و هرگز مرا بیدار نمی...
-
چیچیات 7
دوشنبه 10 تیر 1392 23:25
جان مجنون بگرفتند , چون که از عشق به لیلی پر بود همه ی شهر بکشتند , چون که با لیلی بود این چه عشقیست که مجنون به لیلایش داشت هر که می دید , در آن چهره ی لیلی می دید با دلی خسته ز بی رحمی لیلی جان داد چون دگر بار نمی خواست به جز عشق به لیلی عشقی
-
چیچیات 6
دوشنبه 10 تیر 1392 23:24
-
چیچیات 5
دوشنبه 10 تیر 1392 23:24
سالها عشق در این خانه هویدا بود و دل غمدیده ز هر خواسته مبرا بود و هر چه می خواست و نمی خواست همه نایاب بود بی تو در کنج قفس , با تو ز جا آزاد بود
-
چیچیات 4
دوشنبه 10 تیر 1392 23:23
سالیانیست که من در گذرم , می گذرم به هوای غم و اندوه تنم , می گذرم تو به خاطر مسپار این همه رنجی که گذشت من همان جا که فراموش کنمت , می گذرم
-
چیچیات 3
دوشنبه 10 تیر 1392 23:23
یادگاری مینویسم رو گلبرگ های گل چون که می دانم دلت سنگی شده کاش من آنگونه که عاشق شدم باز می شد خاطرت از یادم بره من تو را آزاد می سازم از این دنیای غم کاش می شد که تو باشی جای من