دل نوشته هایم وقتی کوچولو بودم

باز هم دوباره دیدم ازم جدایی**باز خاطراتت شده برام تداعی**میمیرم از این درد بی صدایی**میمیرم از تنهایی

دل نوشته هایم وقتی کوچولو بودم

باز هم دوباره دیدم ازم جدایی**باز خاطراتت شده برام تداعی**میمیرم از این درد بی صدایی**میمیرم از تنهایی

عشقی که نیست !


اگر صدای پر زدن پروانه ها , گل های باغچه را به خواب عشق ببرد , تنها صدایی که می تواند مرا به خواب عشق ببرد و هرگز بیدار نکند , صدای توست.

اگر صدای پر پروانه ها قطع شود , گل ها همه بیدار و هوشیار خواهند شد ,

اما ,

صدای تو که از عمق وجودی برمی خیزی که در تمام عالم نظیری مانند آن وجود ندارد , هرگز و هرگز مرا بیدار نمی کند , حتی اگر دیگر آن صدا به گوش جان من نرسد.

اگر باشی یا اگر دیگر نباشی , آنچنان تو را دوست دارم که هرگز نمی خواهم بی حضور صدای پر معنای تو , زندگی را پیش برم

اما ,

اگر نباشی با خیال تو زنده خواهم بود هر چند زندگی دیگر برایم معنایی ندارد .

پس ,

ای عشقی که در جان من رخنه کرده ای

برای زندگی ام به حضوری گرم از تو نیاز دارم ,

پس ,

نرو و پیشم بمان

همین ;-(

نظرات 2 + ارسال نظر
شیما پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 14:25

من بی تو در غریب ترین شهر عالمم...
بی من تو در کجای جهانی که نیستـــــــــــی؟...

نس.... یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 01:15

میبینم که داداشی عاشق شده

ای بابا عشق کشکه اینا نوشته های 6-7 سال پیش منه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد