دل نوشته هایم وقتی کوچولو بودم

باز هم دوباره دیدم ازم جدایی**باز خاطراتت شده برام تداعی**میمیرم از این درد بی صدایی**میمیرم از تنهایی

دل نوشته هایم وقتی کوچولو بودم

باز هم دوباره دیدم ازم جدایی**باز خاطراتت شده برام تداعی**میمیرم از این درد بی صدایی**میمیرم از تنهایی

گرچه دنیا همه را از طرفت میراند/ دل غمگین من از درد دلت میداند / هر چه باشی و هر آنچه که تو در بر داری/ همه را ، بس که کمی بیش ز تو می خواند / هر چه گویی ،دل من باز به راه کج خود / عقل و هوش و قدمم را بی تو هی می راند 

عشق را گر چه در این شهر همه گم کردند / درد دل را همه از بهر غمت بت کردند

زندگی لحظه ی بی قراریه / فکر من ،فکر تو و یه عالمه خیالیه/ هر کجا خواستی برو /به حرف دل گوش نکن / عاقب حرف دلت آخر بد بیاریه 

دنیا

دنیای من رنگ غم است/عشقش برای تو کم است/هر لحظه از دنیا جدا/ هر لحظه بی تو شد فنا/ دنیا اگر با من شود/ دل از غم نبودنت تنها شود

تنهایی

همین جایی و تنهایی/ تورا تا مرز رسوایی/ کشاندم تا که دریابی/ عجب رسم کهنسالی /در ویرانه آباد است /و تو همچون یک از مایی/

بدی کردم

خدایا هر بدی کردم به درگاهت فقط از روی جهل ذاتی است/خود شکستم هر چه در این عالم از پیش فانی است/تو ز رحمت تو ز هر آنچه در بر داری/تو ببخشا که تو چون سرور این دنیایی  

دل بستن

من اگر دل به کسی می بندم / تو مپندار که از ناچاریست/ تو بیاندیش که دنیا کوتاست/ این جهان ارزش این دلخواهیست/ به هوای تو دلم میماند/دل در این وهمه شوریده دلی/دل اگر عشق به دنیا داده/غم و اندوه در آن دنیا نیست  

فرق

وقتی یه مداد سیاه داری و رنگ دیگه ای و ندیدی هر چیزی که دیگران دارن رو قبول نمیکنی چون خودت نداری و به داشته ی بی ارزشت ارزش میدی اما وقتی که یه چیز دیگه بدست میاری وقتی اون مداد سیاه نباشه تازه میفهمی که چه فرقی بین  مداد سیاه با مدادهای دیگه هست  

دل شکستن

دل شکستی و دلت می شکند / تو بدان این را که/در جوابم همه دنیا /تو را می شکند